به به سلام معصومه خانوم
چه خوشگل کشيدي
چه عجب وبلاگتو نوشتي. از شعراي قشنگت هم بذار. اگه يادت رفته من يه عالمه شون رو نوشته م و دارم. بهت مي دم.
سلام عزيزم گلـــــم معصومه جون
آفرين به اين نقاشي هاي قشنگ و اين مامان و باباي خوب که گلي مثل شمارو پرورش دادن بازم برامون نقاشي و نوشته بزار من که هميشه بهت سر ميزنم
سلام.
قشنگه. هم قصه هم نقاشيت!
سلام، مي خواي راستش رو بگم
" کمال هم نشين در من اثر کرد. . ." معني اش رو از بابات بپزس
ديدي بعضي پارچه ها توي روز نور خورشيد رو مي گيرن و توي شب اونو منعکس مي کنن.
خدايي که تونسته براي خورشيد بي روح چنين نوري رو هديه کنه، براي روحاني ترين و نوراني ترين موجود هستي حتما اين نور رو بي نهايت بخشيده.
سلام
واقعيه اين داستان؟