معصومه
از توی یک کتاب قصه بابا برام خوند که:
یک روز یک آقایی که مسلمون نبود چادر حضرت زهرا رو از اماممون امانت گرفت.
بعد توی انباری خونه شون وصلش کرد به میخ.
شب که شد دید از چادر حضرت زهرا نور میاد . همینجوری نور میاد، نور میاد.
بعد همه جا روشن شد.
بعد بخاطر همین مسلمون شد.
این یادداشت در سایت گروه سایبری عفاف و حجاب: