معصومه
به به به گل اومد
شکوفه گل اومد
به به به ، پُر کن
تا خوشبو بشه همه جا
به به به ، گل بنداز همین جا واستاده م
شکوفه از همه جاها می ریزه خوشبو می شه
خودت به راه من بمون
ببین این پیرمرد چقد فقیره
می خواد نمک درست کنه (1)
نمی تونه به این سختی نمک درست کنه
من میرم به اون همه پولامو بدم
من می دونم خدا باز میده یه عالمه پول
ولی هر کی که گدا باشه
خودش پول داره
من می دونم
-----------------------------------------------------------------------
(1) همون پیرمردای کارگری که نمک از آبهای شور شور درمیارن ، میذارن توی آفتاب تا خشک بشه. برای ما نمک درست می کنن.